حرفای دلم واسه عشق دورم
نویسنده : 2r3a - ساعت 15:24 روز 24 آبان 1389برچسب:,

سلام حمیدم ،خوبی‌ عشقم ؟اومدم آپ کنم ولی‌ هرچی‌ میبینم هیچی‌ واسه گفتن ندارم آخه یعنی‌ هیچی‌ به ذهنم نمیرسه .این چند روز مثل همیشه همش با هم بودیم با هم خندیدیم و در آخر از هم دیگه ناراحت شدیم آخه واقعا خیلی‌ جالب بود خیلی‌ بی‌ دلیل از همدیگه ناراحت شدیم ولی‌ از خدا متشکرم که نذاشت این ناراحتی‌ زیاد طول بکشه و زود مشکلمون حل شد،امروز هفتم علیرضا دوستته به همین راحتی‌  ۷ روز گذشت خدایش بیامرزاد.چند روز هی‌ میری پیش هوی من هادی یعنی‌ مگه گیرش نیارم یه جفت پا خرجش می‌کنم همین .فردا هم دوباره میخواهی‌ بری سر کار بده ۷ روز این ۷ روز رو به خاطره مراسم علیرضا بهت مرخصی دادن امیدوارم از فردا به صورت منظم باز شروع کنی‌ بری سر کارت دیگه این که  ۱ ساعت دیگه میخوایم همدیگرو ببینیم

ولی‌ این جور که از شواهد معلومه شما ۲ ساعت قبل بیدار شدی و شاید هم اصلا  نخوابید باشی‌ نمیدونم منم یواش یواش از اینجا میرم ببینم کجا می‌تونم مچتو بگیرم



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: