نویسنده : 2r3a - ساعت 2:15 روز دو شنبه 8 دی 1393برچسب:,

دوست داشتم در را رو به این هوای خاکستری سرد ببندم

 

گل کفش هایم را روی پادری خانه پاک کنم

 

و وقتی برمی گردم

 

تو آنجا ایستاده باشی

 

با فنجان چای ات

 

خسته از نبودن های من

 

سیگارت را پک بزنی

 

و آمدنم را زیر چشمی تماشا کنی

 

دوست داشتم می گفتی باید با هم صحبت کنیم

 

بعد دستهایم را می گرفتی

 

بی آنکه صحبتی کنیم ...