بدون شرح حرفای دلم واسه عشق دورم
نویسنده : 2r3a - ساعت 12:55 روز 21 مهر 1389برچسب:,

 

سلام سلام ۱۰۰ تا سلام .اومدم از این چند روز که نبودم بنویسم ،این چند روز آخر خودم و حمید رو دوست نداشتم اصلا،اصلا دوست ندارم این چند روز دیگه تکرار بشه من سعی‌ خودمو می‌کنم امیدوارم حمیدم این جوری باشه این هفته حرف های  شنیدم که واقعا تا چند روز به هم ریختم حرف های  که می‌تونست باعث سردیه رابطمون  بشه ولی‌ خوشبختانه نشدو الان حمید رو بیشتر از پیش دوست دارم ،دیشب کلی‌ حالم بد شد یه حرفی‌ رو  که نباید رو شنیدم پشت بندش حالم به هم ریخت طوری که آمبولانس اومد خونمون و واسم سرم زدن آخه من خیلی‌ حساسم خو،دیشب مس این که بهم مسکن زده بودن نتونستم پیشت باشم حمیدم واقعا متاسفم.یه تصمیمی تو سرمه که امیدوارم حمید هم اذیت نکنه واو انجامشون بده یه برنامه ریزی درست درمون باید داشته باشیم(البته اگه آقا حمید هی‌ ساز مخالف نزنه ).و خبر مهم دیگه این که دیروز دوباره آقا حمید تشریفشون رو نبردن سر کارو خونه نشستن.راستی‌ دیروز تولد مامان گل حمید بود واقعا واسشون آرزوی سلامتیو تان درستی‌ می‌کنم امیدوارم سالیان سال سایشون روی سر کل خونوادشون باشه به خصوص کسی‌ که زیاد اذیتش می‌کنه،آره  حمید خان رو  میگم خودشم میدون تازگیا بد شده امیدوارم دیگه اذیت نکنه واگر نه سرو کارش با من و میدونه من تو این مسائل شوخی ندارم .۲۴ مهر هم تولد عشقمه ،یعنی‌ ۳ روز دیگه امیدوارم تولد ساله دیگش رو  تهران باشم پیشش تا واسم کادو بخره.۵.۳۰ ساعت دیگه عشقمو میبینم دلتون بسوزه .فعلا بای تا های

 



نظرات شما عزیزان:

hamid
ساعت20:30---21 مهر 1389
in chand rooz hamash taghsire man bud.ghol midam dige tekrar nashe.mano bebakhsh azizam

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: